اصول مدیریت اخلاقی خیلی ساده است، این در حالی است که بسیاری از مدیران و سرپرستان آن را جدی نمیگیرند که در چنین شرایطی نتیجهای جز شکست نصیبشان نمیشود، اما در مقابل یک مدیر موفق میداند یکی از اصول مدیر موفق بودن، همین رهبری و مدیریت اخلاقی است. پس رهبری اخلاقی مسئلهای است که گریزی از آن ندارید، حتی در زندگی روزمره.
حتماً تا به حال تجربه کارهای گروهی را داشتهاید. میدانید که اختلاف نظر افراد مختلف در چنین گروههایی کاملاً طبیعی است. کارهای گروهی از پروژههای مدرسه و دانشگاه گرفته تا شرکتها و سازمانها. زیرا هر کس از دیدگاه خودش مسائل را بررسی میکند و همین باعث میشود، چنین کارهایی نتایج بهتری داشته باشند، اما مهم این است که نگذاریم این اختلاف نظرها به بحث و جدل بین اعضای گروه کشیده شود، یا حتی ممکن است شرایطی پیش آید که سود خوبی در انتظارتان باشد اما به قیمت زیر پا گذاشتن اعتماد مشتریان و یا اخراج افراد متعهد در سازمان باشد.
اینها همه شرایطی اخلاقی هستند که مدیران روزانه با آن سروکار دارند و باید تصمیم درستی در مواجهه با آنها بگیرند. تصمیم آنهاست که نشان میدهد آیا مدیریت اخلاقی خوبی دارند یا خیر؟ چگونه؟ تنها با رعایت کردن اصول اخلاقی و این یعنی همان مدیریت اخلاقی. پس با این مقاله همراه باشید تا با مفهوم مدیریت اخلاقی و چگونگی اجرای آن بیشتر آشنا شویم.
مدیریت اخلاقی چیست؟
اگر این سوال را از افراد مختلفی بپرسید، جوابهای متفاوتی دریافت میکنید، اما با کمی دقت متوجه میشوید یک نکته در تمام این جوابها مشترک است و آن: “دانستن و انجام دادن آنچه درست است” ولی تفاوت پاسخها در تعریف کلمه “درست” است.
برداشت هر کس با هر عقیده و آدابی متفاوت است، زیرا اخلاق بر اساس هنجارهای اجتماعی بنا شده است یا بر اساس قواعدی فلسفی که با منطق سازگارند، که به مقتضای فرهنگ و حتی زمان، فرق میکنند. پس مهم این است که شما به عنوان رهبر، مدیر یا رئیس یک مجموعه، شرایط محیط کاریتان را بسنجید و بر اساس آن یکسری بایدها و نبایدهایی برای خودتان و همکارانتان تعریف کنید، تا بتوانید مدیریت اخلاقی را به درستی اجرا کنید. این بایدها و نبایدها، اصول مشترکی هستند که به طور کلی نحوه اجرای صحیح مدیریت اخلاقی را به شما یادآور میشود.
نحوه اجرای مدیریت اخلاقی
همانطور که گفته شد بسته به موقعیت و شرایط کاری، مدیریت اخلاقی و ضوابط آن میتواند متفاوت باشد، اما نکاتی که قرار است در ادامه آنها را بررسی کنیم به شما در تعیین استانداردهای اخلاقی کمک میکند.
1. ارزشهای سازمانی تعریف کنید.
وقتی شما به عنوان مدیر یک مجموعه معرفی میشوید، دیگران به شما به عنوان یک مدیر با اخلاق نگاه میکنند و شما را به نوعی الگوی خود قرار میدهند. شما در واقعیت نیز باید همینطور باشید که برای تحقق آن لازم است ابتدا ارزشهای سازمانیتان را بدانید بهطوریکه بتوانید آنها را در کسبوکار روزمرهتان به کار بگیرید و به همکارانتان نیز منتقل کنید. کسی در این مسیر موفق میشود که پایبند به بالاترین استانداردها و شرافت و راستی و درستی، باشد و به همین دلیل است که هر کدام از مدیران بخشهای مختلف، باارزشهای سازمانی این شرکت، هماهنگ هستند. این ارزشهای انسانی یا به بیان دیگر، قواعد رفتاری معمولاً، از هیئتمدیره و بیانیه ماموریت، نشأت میگیرند و شما موظف هستید این قوانین را به وضوح برای همکاران خود شرح دهید. اینجاست که افراد شما متوجه میشوند که چرا رفتار اخلاق مدارانه اهمیت دارد، پس، بیشتر علاقهمند میشوند که مطابق با اصول اخلاقی رفتار کنند. فراموش نکنید که در تعیین این ارزشهای سازمانی رضایت مشتری و ارباب رجوع را نیز در نظر بگیرید.
2. ارزشهای شخصی خود را بشناسید.
نکته اول به کل سازمان مربوط میشود تا همه افراد در مسیر درستی قرار بگیرند و به هدف نهایی نزدیک شوند، اما به تنهایی کافی نیست. مدیر یک مجموعه باید ارزشهای شخصی خودش را نیز بشناسد و آنها را هم مانند ارزشهای سازمانی دنبال کند. شما تنها با پرسیدن چند سوال از خودتان میتوانید به این ارزشها پی ببرید، مثل:
کدام استانداردهای رفتاری برای مجموعه من واقعاً اهمیت دارد؟ کدام ارزشهای خاص را در مدیران دیگر تحسین میکنم که باید در خودم تقویت کنم؟ آیا این ارزشها در خودم نیز وجود دارند؟ آیا هنوز هم با این ارزشها زندگی میکنم، حتی اگر آنها مرا در معرض معایب رقابتی قرار دهند؟ پاسخ این سوالها به شما کمک میکند مدیریت اخلاقی بهتری داشته باشید.
3. جو مثبت در سازمان ایجاد کنید.
حالا که از ارزشهای خود و مجموعهتان مطمئن شدید، باید دست به کار ساختن محیطی مناسب برای تیم و سازمانتان شوید. این نکته هم از خودتان شروع میشود، یعنی یک الگوی خوب بودن، بهترین راه برای انجام این کار است. افراد در رفتارشان از شما پیروی میکنند و آنها هم بهنوبه خود الگوی افراد دیگر میشوند. این پیامدهای ادامه دار که “اثر فزونگر” نامیده میشود، میتواند بهسرعت فراگیر شود. برای مثال، اگر صداقت بهعنوان اولویت اول در لیست ارزشهای شما قرار بگیرد، مطمئن باشید که تمامی افراد در اطرافتان این موضوع را درک کردهاند. همچنین این موضوعات میتواند در جلسات گفتگوی همگانی نیز مطرح شود، تا به راحتی اعضای تیمتان را از ارزشها آگاه کنید و اجازه بدهید آنها هم آزادانه ایدههایشان را به شما منتقل کنند. فراموش نکنید که پیامدهای رعایت نکردن اصول اخلاقی مجموعه و انجام دادن کارهایی که به ارزشهای شرکت ضربه میزند یا قوانین را نقض میکند را نیز به آنها یادآور شوید. این پیامدها به هیچ وجه نباید تنبیهی و کیفری باشند، اما باید بهگونهای باشند که استانداردهای رفتاری مورد انتظارتان را به اعضای گروه یادآوری کند. مهمتر از همه یادآوری پیامدهای مثبت است. شما باید به افرادی که کاملاً مطابق با ارزشهای سازمانی رفتار میکنند، پاداش بدهید. حتی در قالب یک “تشکر ساده” هم می توانید قدردانی کنید. با این کار افراد بیشتری اصول اخلاقی را رعایت کنند
4. معضلات اخلاقی را به موقع شناسایی کنید.
معضلات اخلاقی به منزله اعلام وضعیت قرمز هستند و این شما هستید که به عنوان مدیر یک مجموعه باید آن را شناسایی و با آن مقابله کنید. به خصوص زمانی که شرایط خاصی مانند خرید، استخدام، اخراج کردن، ترفیع و محاسبه پاداش هستید، زیرا چنین موقعیتهایی معضلات اخلاقی را به خود جذب میکنند، پس باید بسیار محتاط عمل کنید. بگذارید با یک مثال توضیح دهیم، فرض کنید در جلسهای هستید و همکار شما قول افزایش 20 درصدی درآمد به شما و مجموعهتان میدهد، در حالی که شما میدانید نهایت سود حاصل از پروژه مورد بحث، 5 درصد است! اغراق همکار شما به معنای زیر پا گذاشتن اصل صداقت است.
واکنش شما در این موقعیت چه خواهد بود؟
در حالی که او یک دوست و همکار صمیمی برای شماست، اما ندارد. آیا باید از او حمایت کنید یا واقعیت را با دیگر مدیران اجرایی در میان بگذارید؟
یا حتی شرایطی که خودتان مرتکب خطایی شدهاید، در چنین شرایطی چه کار میکنید؟ آیا به آن اعتراف میکنید یا سعی در پوشاندن آن دارید؟
پیشنهاد میکنیم به ندای درون خودتان گوش کنید. زیرا وجدان شما با ایجاد تشویش و اضطراب، آن را به شما اطلاع میدهد و اگر واقعاً موقعیت پیش آمده با ارزشها و باورهای اصلیتان در تضاد بود، توقف کنید و پیش از هر اقدامی، کاملاً منطقی به آن فکر کنید.
5. با معضلات اخلاقی مقابله کنید.
شناسایی معضلات اخلاقی یک موضوع است و تصمیم گیری راجع به اینکه در چنین موقعیتهایی چه تصمیمی باید گرفت، یک موضوع دیگر است. جدا از اینکه به خاطر روابط با همکاران و حتی دوستانه، در بسیاری از موقعیتها عمل کردن به آن تصمیم بسیار دشوار است، اما در اینجا چندین راه برای مقابله با معضلات اخلاقی را مرور میکنیم:
🔸از قبل چنین موقعیتهایی را پیشبینی کنید و خودتان را برای مقابله با آن آماده کنید. بهتر است این تمرین را به صورت تیمی با همکارانتان انجام دهید تا آنها نیز این موقعیتها را بشناسند و بتوانند با آن مقابله کنند. قبل از هر اقدامی مجدداً به تصمیم که گرفتهاید فکر کنید.
🔹به این فکر کنید که این تصمیم شما قرار است عمومی شود و جنبهای از مدیریت اخلاقی شما را نشان میدهد. پس اگر این تصمیم عمومی شود، چه احساسی خواهید داشت؟ آیا به آن افتخار خواهید کرد؟ اگر پاسختان منفی است، در تصمیمتان تجدیدنظر کنید.
🔸حتماً مشورت کنید. کمک گرفتن از دیگر افراد در موقعیتهای دشوار، به شما کمک میکند که منطقیتر به قضیه نگاه کنید و تصمیمات بهتری بگیرید، زیرا ممکن است دیگران از جنبه دیگری به قضیه نگاه کنند که از دید شما جا مانده است. نگران نباشید حتی مدیران موفق هم در شرایط دشوار از دیگران مشاوره میگیرند. فقط از کسی که برای مشورت انتخاب کردهاید مطمئن باشید تا مبادا شما را از مسیر رهبری اخلاقی منحرف کند.
6. شجاعت به خرج دهید.
اگر به نکته پنجم برگردید، اشاره کردیم که قبل از هر اقدامی به تصمیمی که گرفتهاید فکر کنید! چرا؟ زیرا اگر خودتان از تصمیمی که گرفتهاید مطمئن باشید و از تمام جنبهها بررسی کرده باشید، ممکن است برای دیگران هم عجیب باشد در حالی که مطمئن هستید حق با شما بوده است، اما بازهم پیامدهای ناخوشایندی را تجربه خواهید کرد. برای مثال اگر متوجه خطای کاری یک نفر از همکارانتان شدید باید به او تذکر دهید. کاری که میکنید کاملاً درست است، اما ممکن است همکار شما شغلش را از دست بدهد! در حالی که این طبیعی است که گاهی به عنوان یک مدیر، احساس ناراحتی کنید، اما درسی که این موقعیتهای سخت به شما میدهد این است که به خودتان و غرایز خود اعتماد داشته باشید. اگر شما مضطرب نباشید و خونسردیتان را حفظ کنید و منطقی به قضیه نگاه کنید، غریزهتان شما را به سمت مسیر درست هدایت خواهد کرد، بنابراین مدیریت استرس را تمرین کنید.
با رعایت این نکات به یکسری باید و نباید کلی برای خودتان و مجموعهتان میرسید که میتواند به شما در مسیر مدیریت اخلاقی درست کمک کند، اما آنچه مهمتر است حفظ این نکات تا پایان مسیر است تا مبادا به شکست منتهی شود و به عنوان یک مدیر بی اخلاق شناخته شویم.
عواملی که منجر به شکست مدیریت اخلاقی میشوند
“لیندا فیشر“، کارشناس مدیریت اخلاقی در این رابطه میگوید، عواملی که منجر به شکست مدیریت اخلاقی میشود بر دو نوع هستند:
1. علل فردی
نادیده گرفتن مرزها مانند ارزشهای سازمانی یا مجموعه قوانین صنعتی، همرنگ جماعت شدن (وقتی همه آن را انجام میدهند، چرا من انجام ندهم؟) و عدم خویشتن داری.
2. علل سازمانی
نبود الگوهای مثبت، نبود استانداردهای مدون رفتاری و تربیتی و نداشتن مسئولیت پذیری اجتماعی
قطعاً تا به اینجا، به اندازه کافی با مفهوم مدیریت اخلاقی آشنا شدهاید، الان وقت آن رسیده است تا خودتان را بسنجید و ببینید آیا شایستگی لازم برای رهبری اخلاقی یک مجموعه را دارید یا خیر؟ چگونه؟ کافی است ویژگیهای یک مدیر اخلاقی را بدانید و ببینید آیا با شخصیت شما مطابقت دارد یا نه.
5. روابط عمومی مناسب دارد.
حتماً سعی کنید بین خود و همکارانتان راههای ارتباطی داشته باشید و آنها را حفظ کنید. به گونهای که همه بدانند که شما اجازه میدهید از مسائلی که برایتان مهم است و هر اطلاعات مهم دیگر باخبر شوند، با این کار اعتمادشان به شما بیشتر میشود. در نتیجه شایعات، کنایهها، شکها و دلخوریها به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکند.
6. مهارتهای فردی خود را تقویت میکند.
مهارتهایی مثل تقویت زبان بدن، حالت چهره، تن و گام صدا و… .
توجه به ارتباط غیرکلامی برای نشان دادن توجه و احترام.
بهبود مهارت گوش دادن فعال.
تلاش برای شفافیت در انواع ارتباطات کلامی و نوشتاری.
افزایش همدلی.
درک بهتر روابط بین فردی.
تلاش برای رسیدن به فهم بهتری از خود و خودشناسی.
7. تفاوتی بین اقوام و گرایشها قائل نمیشود.
فراگیر است. فراگیر بودن به این معناست که با همه اقوام، نژادها، طبقات، فرهنگها، گرایشهای مختلف و… کار کنید و تمایل به استخدامشان داشته باشید. همچنین دیگر افراد مجموعهتان را به یادگیری سنتها و دیدگاههای یکدیگر و احترام به این دیدگاهها دعوت کنید تا بحث بدون جانبداری دربارهی آنها هنگام بروز تعارض یا مخالفت داشته باشید.
8. شجاعت ترک سِمَت و حتی استعفا دارد.
وقتی کسی مدیریت اخلاقی را تمرین میکند، میداند که باید در جهت ارتقا شخصیت خودش تلاش کند. به بیان دیگر، سازمانها، شرکتها، تیمها و… باید در مسیر بالغ شدنشان رشد و تغییر کنند. یک رهبر اخلاقی خوب تشخیص میدهد چه زمانی همهی کارهای لازم را انجام داده یا چه زمانی سازمان برای ادامهی رشد خود نیاز دارد فرد دیگری سکان هدایت مجموعه را به دست گیرد. شجاعت اعتراف به چنین کاری یا حتی استعفا از هر کسی برنمیآید.
اخلاق سازمانی چیست؟
واژهی «Ethics» از واژهی یونانی «Ethikos» و واژهی لاتین «Ethicus» گرفته شدهاست. این واژه به معنای رسم، نرم، ایدئال یا کاراکتر است. اخلاق سازمانی به معنای به کار بستن استانداردهای اخلاقی است مطابق با سازمانی که در آن کار میکنید. واژهی اخلاق به اصول، قوانین و استانداردهای رفتار اخلاقی گفته میشود که جامعه آنها را به عنوان خوب و بد پذیرفته است. اخلاق تفاوت میان خوب و بد را مشخص میکند و همچنین کارکنان سازمانها را راهنمایی میکند تا در شرایطی که انتخاب گزینهی درست یا حداقل بهترین مورد از بین گزینههای موجود سخت است، بتوانند تصمیم بگیرند که بهترین کار را انجام دهند. در این مطلب، میخواهیم در ادامه اخلاق مدیریت ،اخلاق سازمانی را توضیح دهیم و ویژگیها و اصول اخلاق در سازمان را نیز بیان کنیم.
تعریف اخلاق سازمانی: اخلاق سازمانی به نامهای اخلاق شرکتی یا اخلاق تجارت، نیز شناخته میشود. اخلاق سازمانی نوعی از اخلاق کاربردی یا اخلاق حرفهای است که اصول اخلاقی یا مشکلات اخلاقیای را که در یک محیط سازمانی به وجود میآیند، بررسی میکند؛ بهعلاوه، در تمام جنبههای اخلاق در سازمان اِعمال میشود و به رفتار مدیریت و کارکنان آن و همچنین سازمان، به عنوان یک کل، مربوط است. اخلاق سازمانی میتواند یک اصل هنجاری یا توصیفی باشد. دامنه و میزان مسائل اخلاقی منعکسکنندهی میزان مغایرت کار سازمانی با ارزشهای اجتماعی غیراقتصادی است.
اخلاق سازمانی بر تعهد سازمان به ارتقای ارزشهای اجتماعی غیراقتصادی تأکید دارد. این اخلاق با اخلاق جامعه، اخلاق افرادی که در سازمان کار میکنند و همچنین افرادی که از آن سازمان محصول میخرند، گره خورده است. اخلاق پدیدهی جدیدی نیست. کدهای اخلاقی همراه با توسعهی تمدن بشری تعبیه شدهاند.
«اخلاق با اَعمال درست افراد سروکار دارد.»
اخلاق در سازمان میتواند به عنوان دستهای از اصول عملکرد درست توصیف و همچنین میتواند به عنوان یک نظریه یا سیستم ارزشهای اخلاقی مطرح شود. اخلاق سازمانی با توجه به عرف و با گذشت زمان توسعه مییابد. عرف در سازمانهای مختلف متفاوت است. اگر عرفی از طرف سازمان و عموم اتخاذ و پذیرفته شود، به اخلاق تبدیل میشود.
تعریف رفتار اخلاقمدار
رفتار اخلاقمدار نوعی رفتار و مطابق با اخلاق است. این اخلاق همان اعتقادات فردی و استانداردهای اجتماعی برای تعیین «درست و خوب» است. رفتار اخلاقمدار برای کنار آمدن با دیگران، زندگی کردن با خود و داشتن شخصیت خوب مهم است. اخلاق سازمانی مربوط به رفتار اخلاقمدار سازمان در حین انجام عملیات است. اقدامات غیراخلاقی مشکلاتی را در سازمان ایجاد میکنند. حیات و رشد سازمان به اخلاقیاتی که مدیریت و کارکنان به کار میبرند، بستگی دارد. اخلاق سازمانی به معنای رفتار سازمان در حین انجام عملیات خود همراه با رعایت اخلاق در فعالیتهایش است. این مفهوم چیزی جز اِعمال اخلاق در سازمان نیست و به معنای به کار بردن ایدههای اخلاقی عمومی در رفتار سازمانی است.
رفتار اخلاقمدار موجب تسهیل و ترویج خوبی در جامعه و بهبود سودآوری میشود و روابط مشتری و بهره وری کارکنان را نیز تقویت میکند. مفهوم اخلاقیات در سازمان برای افراد گوناگون متفاوت است، اما به طور کلی افراد برای درک کار خوب و بد در محیط کاری و انجام کار درست از آن بهرهمند میشوند. اخلاق در سازمان روی محصولات یا خدمات و روابط با سهامداران تأثیر میگذارد.
ارزشهای بنیادین اخلاق سازمانی
رفتار اخلاقی مبتنی بر ارزشهایی مانند اعتماد، احترام، مسئولیت پذیری، مراقبت، انصاف و عدالت و شهروند خوب بودن است؛ همچنین، به پایبندی به قوانین اخلاقی بستگی دارد. ارزشهای سازمانی مشخص میکنند که چه چیزی اهمیت دارد و به تصمیم گیری درمورد درست و غلط نیز کمک میکنند. اخلاقیات قوانینی هستند که بر اساس آنها تصمیم میگیریم که چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. در ادامه ۶ ارزش اخلاقی بنیادین در اخلاق سازمانی را که در رفتار اخلاقی تأثیرگذارند ارائه می شود:
۱. معتمد بودن
یک نوع اخلاق در سازمان معتمد بودن است، متعمد بودن وسیعترین و پیچیدهترین ارزش اخلاقی سازمانی بنیادی است؛ همچنین، ارزشی گسترده و مربوط به تمام ویژگیها و رفتارهایی است که فردی را شایستهی اعتماد میکنند، بهویژه در زمینهی درستکاری، خوشقولی و وفاداری و صداقت.
۲. احترام
احترام بهعنوان یک اخلاق سازمانی روی تعهد اخلاقی برای احترام به ارزش و کرامت ذاتی فرد، تمرکز دارد. این موضوع در قالب خصوصیات مثبتی مانند مدنیت، ادب، کرامت، استقلال، تحمل و پذیرش بیان میشود؛ همچنین، شامل پرهیز از اَعمالی چون خشونت، تمسخر، سوءاستفاده و استثمار است.
۳. مسئولیتپذیری
اخلاق سازمانیِ مسئولیتپذیری دربارهی الزامات اخلاقی برای پاسخگو بودن، بررسی تعالی و اِعمال خویشتنداری صحبت میکند.
۴. انصاف و عدالت
انصاف و عدالت بهعنوان اخلاق سازمانی؛ اهمیت عدالت، برابری، بیطرفی، تناسب، گشودگی و روند قانونی را دربردارد.
۵. مراقبت
ارزش اصلی به توجه صادقانه و پایدار به رفاه دیگران مربوط است. مفاهیم خیریه، مهربانی، شفقت، همدلی و به اشتراک گذاشتن زیرمجموعههای مراقبت و این اخلاق در سازمان هستند.
۶. شهروندی
مفهوم شهروندی بهعنوان اخلاق سازمانی شامل دستهای از مزایا و وظایف مدنی است که مشخص میکنند که سازمان، به عنوان بخشی از یک جامعه، باید چگونه رفتار کند. شهروندی خوب مستلزم انجام سهم خود در کارکرد جامعه و اهمیت دادن به نسلهای آینده است.
ویژگیهای مهم اخلاق سازمانی به شرح زیر هستند:
🔸اخلاقیات سازمانی اصولی هستند که مدیران را در جهت اجرای کارکردهای سازمانی، به شیوهای منظم، اداره و هدایت میکنند؛
🔹اخلاق سازمانی بر مبنای اصول معقولی مانند خلوص، سعادت انسانی، خدمت و خوشرفتاری است؛
🔸اخلاق در سازمان بر مبنای واقعیت و عرف اجتماعی رایج در محیط کاری است. بیشتر اصول اخلاقی سبب رشد کرامت فردی میشوند؛
🔹اخلاق سازمانی فعالیتها، تصمیمات و رفتارهای مرتبط با انسانها را بررسی میکند که در کل جهان انجامپذیرند؛
🔸اخلاق سازمانی بین نقشهای مختلف مدیریتی و کارکنان با مشتریان، کارپردازان، سرمایهگذاران و جامعه هماهنگی ایجاد میکند.
🔹اخلاق سازمانی قوانین و استانداردهای اخلاقی را به طور مداوم محک میزند و طبیعتی پویا دارد؛
اصول اخلاق سازمانی
اصول اخلاقی سازمانی به شرح زیر هستند:
۱. تقدس روشها و مقاصد
این اصل از اصول اخلاق سازمانی تأکید میکند که ابزار و روشهایی که در خدمت اهداف سازمان به کار گرفته میشوند، باید مقدس و خالصانه باشند؛ به این معنا که نمیتوان با روشهای غلط به هدف خوب دست یافت، حتی اگر برای جامعه سودمند باشد.
۲. انجام ندادن هرگونه کار شرورانه
انجام یک بدی بزرگ نسبت به دیگری یا به خود غیراخلاقی است، خواه این عمل شرورانه وسیله باشد و خواه هدف.
۳. اصل تناسب
اصل تناسب بیان میکند که شخص باید قبل از هر اقدامی به گونهای صحیح قضاوت کند تا دیگران با عملکرد سازمان، دچار هیچگونه خسارت یا خطرِ ضرر و زیان نشوند.
۴. عدم شراکت در اعمال شرورانه
یک مورد از اخلاق در سازمان عدم شراکت در اعمال شرورانه است، اصل عدم شراکت در اعمال شرورانه به طور واضح بیان میکند که سازمان نباید با هیچ شخصی در انجام اَعمال شرارتبار همکاری کند.
۵. همکاری با دیگران
اصل عدم شراکت در اعمال شرورانه بیان میکند که سازمان فقط در شرایطی باید به سایرین کمک کند که شایستگی دریافت کمک وی را داشتهباشند.
۶. علنی بودن
هر کاری که انجام میشود یا انجام خواهد شد، باید به اطلاع همه برسد. اگر همه آگاهی داشتهباشند، هیچکس فرصتی برای انجام عمل غیراخلاقی پیدا نمیکند.
۷. قیمت معادل
هر کس حق دارد کالایی را معادل ارزش پولی که میپردازد، به دست آورد.
۸. ارزش جهانی
طبق این اصل، اخلاق در سازمان باید بر اساس ارزشهای جهانی باشد.
۹. کرامت انسانی
طبق این اصل، نباید با کارمندان به عنوان ابزاری تولیدی رفتار شود و باید کرامت انسانی آنها حفظ شود.
۱۰. عدم خشونت
اگر سازمان به منافع و حقوق جامعه آسیب برساند و با نادیده گرفتن منافع مصرفکنندگان از آنها سوءاستفاده کند، اقدامش برابر با خشونت است و عملی غیراخلاقی انجام دادهاست.
سؤال؟
شایسته سالاری در سازمان چیست و چطور آن را توسعه دهیم؟
اهمیت اخلاق سازمانی
برای اینکه اخلاق در سازمان حوزهی مهمی در نظر گرفته شود، دلایل بسیاری وجود دارند، زیرا به سازمان در ارزیابی فعالیتهای خود و به مدیریت سازمان در بهبود فرایند تصمیمگیری کمک میکند. اخلاق سازمانی خوب عملکرد سازمان را به روش زیر ارتقا میدهد:
امروزه، قدرت و نفوذ یک سازمان در جامعه بیش از هر زمان دیگری است. اخلاق سازمانی به مدیریت کمک میکند تا بداند چرا این اتفاق میافتد، پیامدهای آن چه میتوانند باشند و نحوهی رسیدگی به آنها چگونه است؛ سازمان با تولید محصولات و خدمات موردنیاز جامعه، تأمین اشتغال افراد، پرداخت مالیات و عمل به عنوان موتور توسعهی اقتصادی، قابلیت دارد که کمک بزرگی به جامعه بکند و در نتیجه نیکخواهی را افزایش میدهد؛ سوءرفتار در سازمان ممکن است صدمات زیادی را به افراد، جوامع و محیط وارد کند. اخلاق سازمانی از طریق کمک به سازمان برای درک بیشتر علل و پیامدهای این سوءرفتارها، به برقراری اعتماد و اطمینان متقابل در روابط کمک میکند؛ به طور مداوم، درخواستهای ذینفعان از سازمان برای رعایت اخلاق، پیچیدهتر و چالشبرانگیزتر میشوند. اخلاق سازمانی ابزاری را برای ارزیابی و درک واضحتر این چالشها فراهم میکند تا سازمان بتواند این انتظارات اخلاقی را به طور موثرتری برآورده کند.
اخلاق سازمانی میتواند با فراهم کردن دانش و ابزارهای مناسب برای مدیریت، به سازمان اجازه دهد تا بهدرستی مشکلات اخلاقی و معضلات موجود در این حیطه را شناسایی، تشخیصگذاری و تحلیل کند و راهحلی را برای آنها ارائه دهد و از این طریق به بهبود تصمیمگیری بر مبنای اخلاق كمک میكند. سازمان میتواند به کمک استانداردهای اخلاقی خوب، پیشرفت کند. اخلاق سازمانی به حفظ بلندمدت عملکردها کمک میکند. اخلاق در سازمان توانایی ارزیابی مزایا و معایب مربوط به روشهای مختلف مدیریتکردن مشکلات متفاوت را برای مدیران فراهم میکند؛ در عصر پیچیدگی بازارها، رقابت روزبهروز در حال افزایش است. استاندارد اخلاقی خوب، در مواجهه با چالشها، به سازمان کمک میکند.
مدیریت اخلاقمدار
اجرای اخلاق سازمانی در سازمان نیازمند مراحل خاصی است. رفتار فردی اخلاقی یا غیراخلاقی کارمندان در محیط کار هم تحتتأثیر رشد اخلاقی خودشان و هم تحتتأثیر نفوذی است که فرهنگ سازمان بر آنها اِعمال میکند. آنها تحتتأثیر گروهی از نیروهای پیرامون خود مانند همسالان، سرپرستان و مقامات بالاتر، سیستم پاداشدهی، هنجارهای گروه، ارزشها و سیاستهای سازمانی و همچنین نحوهی اجرای آنها قرار گرفتهاند. رفتار اخلاقی را میتوان از راههای مختلفی توسعه داد و مدیریت کرد. مدیریت منابع انسانی (HRM) در مدیریت و توسعه رفتارهای اخلاقی در بین کارکنان نقش محوری دارد. بخش HRM میتواند این کار را از طریق آموزش، ارتباطات و انضباط انجام دهد. در بعضی از سازمانها ممکن است افسران اخلاق وجود داشتهباشند که مسئولیت اجرای اخلاق در سازمان به آنها سپرده شدهاست؛ بهعلاوه، بخش HRM باید یک برنامهی اخلاقی مناسب تهیه کند که شامل اجزای زیر باشد:
*آیین نامهی رسمی؛
*کمیتهی اخلاق؛
*ارتباطات اخلاقی؛
*افسر اخلاق؛
*برنامهی آموزش اخلاق؛
*سیستم انضباطی در سازمان؛
*استقرار یک شخص دادآور؛
*نظارت.
ضرورت اخلاق سازمانی
موارد زیر از ضروریات برای اجرای اخلاق سازمانی در سازمان هستند:
🔹برآورده کردن انتظارات سهامداران؛
🔸برقراری اعتماد در گروههایی که سازمان با آنها همکاری میکند؛
🔹دوری کردن از کارمندان و رقیبان غیراخلاقی؛
🔸ایجاد محیط کاری که با ارزشهای بنیادی متناسب است؛
🔹اطمینان از اینکه سازمان کارفرمایی است که به همه فرصت برابر میدهد؛
🔸برقرار بودن یک محیط کاری ایمن برای کارمندان؛
🔹مشارکت فعال با تشکلهای محلی؛
🔸حفظ استانداردهای بالای درستکاری؛
🔹پایبندی به آشکارسازی کامل کیفیت کالاها و خدمات.
🔸حفظ اعتبار سازمان؛
نویسنده: حسن گودرزی سروش عارضه یاب و چابک ساز سازمان برگرفته از کتاب اخلاق سازمانی نوشته فراملکی