معجزه در جریان گذاری

معجزه در جریان گذاری کارکنان


فیلم های راز بقاء که پخش میشد، همیشه طرفدار جانوران و حیواناتی بودم که داشتن شکار میشدن، یعنی اگه آهو، گوزن، خرگوش و هر حیوانی که داشت شکار میشد،  از دست شیر و پلنگ فرار میکرد، حس خوب و کامیابی کل وجودمو فرا میگرفت

یک دفعه که مستند شروع شد و رسید به لحظه شکار، ناخودآگاه متوجه شدم که طرفدار پروپاقرص و حامی سرسخت شیری هستم که در حال شکار آهوی بیچاره هست.
اولش پیش خودم گفتم احتمالا خشن و قسی القلب شدم؛ یه کم که بیشتر فکر کردم و یک کنکاش علمی درونی عمیق در خصوص خشونت درونی غالب گشته صورت گرفت، متوجه شدم اینبار کل فیلم داره در مورد زندگی شیرها صحبت میکنه و اصلا موضوعش و محوریتش شیرها هستن. از اینکه یک شیر مادر از زمان تولد بچه هاش تا بزرگ شدنشون؛ چقدر خطر و سختی تحمل میکنه و اینکه اگه شیر مادر شکار نکنه بچه شیرها چقدر آسیب می بینن و حتی ممکنه تلف بشن.
کنکاش علمی درونی در خصوص دلیل قسی القلبی هنوز کفایت لازم و اقناع کامل رو اعلام نمی کرد. با خودم مستمر میگفتم یعنی چی؟ یعنی توی مستندهای راز بقاء قبلی نمیدونستی که حیوانات گوشتخوار اگه شکار نکنن تلف میشن؟ یعنی تو نمیدونستی که اصلا زندگیشون به همین رفتار خشونت آمیز بند هست. و هیچ جواب قانع کننده ای از درون دریافت نشد.
👈تا به این نکته رسیدم که همه اینا رو میدونستم. فقط این بار تنها تفاوتی که با سایر مستند های راز بقا داشت، کل زندگی شیر مورد نظر با جزئیات و زیرو بم اون به تصویر کشیده بود و من در جریان همه زندگی این حیوان درنده قرار گرفته بودم. همین باعث شدکه گرسنگی و سختی هاشون خیلی برام سخت بیاد و شکارها و بزرگ شدن بچه شیرها خیلی برام شیرین بشه. حتی وقتی که میرفتن شکار و داشتن شکار میکردن بر خلاف دفعه های قلب نه تنها دلم نمیسوخت بلکه طرفدارشون هم بودم و چند تا ماشالله و آفرین هم از ته دل بهشون میگفتم.
این داستان یک ماجرای ساده نیست. ماجرای موافق سازی یک مخالف است. ماجرای تغییر ذهنیت یک نفر از مخالفت کامل با شکار کردن حیوانات به موافق کامل شدن.

اما چطور و چگونه؟
تنها تفاوت این مستند با قبلی ها این بود که؛ اطلاع رسانی از صفر تا صد زندگی شیرها و سختی هایی که میکشند رو به بهترین شکل ممکن داشت برای من ببینده به تصویر میکشید.
😃 متوجه شدم که در «جریان گذاشتن آگاهانه» و  اقدام در فضای آشکار و نه مخفیانه معجزه این اتفاق است.
«در جریان گذاری» معجزه تغییر باور در انسان هاست و میتواند نظر را از مخالف سر سخت به موافق سر سخت تغییر جهت دهد.

یک مثال واقعی خیلی ساده:

با مدیر منابع انسانی یک از شرکت ها تصمیم گرفتیم که به صورت مخفیانه برای اینکه بفهمیم مشکل واقعی مدیران مجموعه در حوزه کارکنان شامل چه مواردیست، یک جلسه 4 ساعته برگزار کنیم و بنا به دلایلی قرار شد نقش ما به عنوان پژوهشگر و کاشف در کلاس آموزشی کاملا مخفی بماند.
بعد از شروع کلاس، 2-3 نفر از مدیرانی که هوش بالاتری داشتند شروع به انتقاد جدی کردند، حق هم انصافا از جانب معترضان بود. بخاطر اینکه فضای کلاس مخدوش نشود به  منتقدان دلیل اصلی تشکیل کلاس و هدف جلسه رو گفتم و در ادامه کلاس از منتقد مخرب به مشارکت کننده موافق و همراه تبدیل شدند؛ و این یعنی معجزه «در جریان گذاری» و باز هم بسیار کارساز افتاد.

نمونه ای در سطح خانواده
پیش تر وقتی که یک خواستگار برای دختر خانواده میومد و یا برای پسرها میرفتند خواستگاری، بعضی بستگان به صورت کامل و از ابتدا در جریان ماجرا بودند و بعضی از اعضای فامیل سر سفره عقد خبردار میشدند. و جالب اینکه آنهایی که از ابتدا در جریان بودند موافق کامل و مدافع بی قید و شرط و آن دسته از فامیل که دیرتر خبردارشان میکردند، در شرایط خنثی و مخالف به مراسم وصلت نگاه میکردند و گاها یک برچسب نازیبایی برای عروس خانوم و آقای داماد در مراسم به همراه داشتند. و دوباره اینست معجزه «در جریان گذاری».

مثال دیگری از بخش تولید
مدیر عامل یکی از شرکت های بزرگ تولیدی میگفت: «اوضاع مالی به هم ریخته و نمیتونم حقوق بچه هام رو این ماه بدم. میخوام بپیچونمشون و بهانه بیارم. میترسم اعتصاب کنن و… .»
بعد از مشورت قرار شد برنامه کاملا تغییر کند و مدیر عامل محترم با اسناد و مدارک استراتژی «در جریان گذاری» رو پیاده نماید و به همه واقعیت ماجرا را شرح دهد. باور کردنی نبود ولی اون ماه خیلی از کارگرها و حتی مدیران، کسانی که وضع اقتصادی بهاری داشتند و شرایط مالی مناسبتر؛ پیشقدم شدند و به صندوق وام کارخونه کمک کردند تا کارگرانی که نیاز بیشتری دارند مشکلشون تا حدودی حل بشه.
😃شفافیت در وهله اول و در وهله دوم «در جریان گذاری» خیلی جاها کلید حل مسائل است و معجزه گر واقعی.


مثال آخر:

حتی اگه به عنوان یک شهروند عادی در حال رانندگی توی خیابون باشیم، چنانچه ماشین جلویی رهنما بزنه با اشتیاق بالاتر راه رو براش باز میکنیم و اگه راهنما نزنه …. چون با راهنما زدن ما رو در جریان گذاشته.

نکته بسیار مهم: «در جریان گذاری» و مشارکت چنانچه بعد از یک رخداد باشد دیگر اثری زیادی را هرگز نباید از آن توقع داشته باشیم.

و در انتها یک درخواست در قالب خواهش، برای عمیق تر شدن بحث لطفا به سوال زیر فکر کنید:

آیا شما هم تجربه ای از درجریان گذاری دوستان، اهالی خانواده و حتی کارکنان خودتان دارید که نتایج مثبتی رو به همراه آورده باشد؟

نویسنده: دکتر علیرضا کوشکی جهرمی عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبائی

One thought on “معجزه در جریان گذاری کارکنان

  1. در جریان گذاشتن اگر آخرین گزینه نباشه، به احتمال زیاد حس شفقت و همدردی و درک شرایط رو به همراه خواهد داشت.
    مدتها بود شخصی پولی رو از من قرض کرده و قصد بازپرداخت نداشت؛ وقتی فهمیدم فرزنش بیماری خاص داره با هزینه گزاف دیگه پیگیر نشدم
    خودش هر از گاهی یه مبلغی بر میگردونه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *