کیف، کمربند، موبایل، ساعت، کت و کاپشن، داخل سبد

📍گفت: دقت کردی این عبارت ” *کیف، کمربند، موبایل، ساعت، کت و کاپشن، داخل سبد*”، همیشه چندین متر قبل از ورود به سالن بازرسی آقایان فرودگاه با صدای خشن و دستوری به گوش میرسه و همیشه هم عین همین عبارت هی تکرار میشه. نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد.

 *گفتم: آره و نکته جالبم اینکه همه افراد تقریبا این وسایل و لوازم رو همراه دارن و باید یکی دوتا سبد رو پر کنن تا وسایلشون از دستگاه رد بشه و اونور برن وسایلشون رو از مال بقیه جدا کنن. تازه بعدشم توی سالن انتظار مرتب میشنویم که مثلا کیف یا کمربند با فلان مشخصات، جامونده لطفا به سالن بازرسی مراجعه نمایید.*

از سالن بازرسی که رد شدیم، اعلام کردن که به علت مشابهت ظاهری، کیف ها عوض شده و لطفا کیف های خود را بررسی مجدد فرمایید و مطمئن شوید صاحب کیف همراهتان خودتان هستید. این دیگه خیلی نوبر بود و یه لبخند روی صورت همه نشست.  

*بهش گفتم ببین: این موضوع وسایل خود را درون سبد قرار دهید؛ یک ماجرای کاملا حساب شده، امنیتی و شایدم طبیعی هست که میتونه یه پیام مهم و آموزنده برای ما داشته باشه.*

📍گفتش ینی چی؟ ینی اینکه وسایلمونو بذاریم تو سبد قبل اینکه بهمون بگن؟

گفتم ببین: یکسری از چیزها توی زندگی ما هست که خیلی ها و شایدم همه دارن. اینا همون چیزهایی هستنش که باید داشته باشیم ولی هیچ وقت به واسطه اینکه داریمشون کسی به نیکی از ما یاد نمیکنه. عین کمربند، کیف، ساک و … راحت از افراد جدا میشن و میرن توی دستگاه “ایکس ری” و بعضی وقتا اینقدر عمومی و کم اهمیت هستن که یادمون میره داشتیمشون و یا شایدم حتی اشتباهی یکی دیگه برداره و بره.

*چشاش گرد شد؟ گفت چه جالب، مثلا چیا؟*

*گفتم: مثل رشته تحصیلی، چندتا آدم مثل شما فارغ التحصیل هم رشته و حتی شاید دانشگاه بهتر و معدل بالاتر از تو هستن؟*

📍گفت: چه میدونم. هزار تا، 2 هزارتا شایدم چندین هزارتا.

*گفتم: چند نفر هم اندازه تو صاحب تجربه هستن توی کارشون و شایدم مجرب تر؟*

📍گفت: خیلی زیاد. یعنی میخوای بگی مهمترین ویژگی این قبیل داشته ها اینه که معمولا راحت و آسون بدست میان و اصلا ملاک خوبی برای برتر سازی و متفاوت سازی آدم ها تو هیچ حوزه ای نیستن؟

*گفتم: آره. اصلا میدونی مهمترین ویژگی آدمایی که فقط کت و موبایل و کمربند دارن چیه؟*

📍گفت: بذار حدس بزنم. اوووووووم. به نظرم دچار “خطای دانینگ کروگر” میشن، یعنی با یه مقدار اطلاعات و تجربه جزئی متوقع میشن و میگن چرا کسی منو تحویل نمیگیره، چرا کسی به حرفام گوش نمیده، من داناترینم، چرا کسی استخدامم نمیکنه و …

*گفتم آفرین: شیر مادر و نون پدر حلالت. برگرد سالن بازرسی و ببین چه چیزای دیگه ای میتونن برن تو سبد دستگاه “ایکس ری” ولی معمولا نمیرن یا بهتره بگیم هیچ وقت نمیرن.*

وقتی برگشت دیدم داره از رو لیستی که نوشته، میخونه.

📍 گفت مثلا عینک شخصی، یا هودی که وزنش و حجمش 4 برابر کت هست ولی کسی کاری نداره. یا شالگردن 2متری و .. و نکته جالبش اینه که معمولا بر خلاف موبایل،کمربند، ساعت و …، همه اینا رو با خودشون ندارن و فقط عده کمی از افراد هستن که این وسایلو دارن.

گفتم بشین یه راز بهت بگم. یکسری از چیزها مخصوص ماست. جزء جدایی ناپذیر وجود ماست، چون هویت ما هستن، چون همه ما رو به اون ویژگی، خصلت یا مهارت میشناسن. از این جنس ویژگی ها رو فقط عده کمی از افراد دارن. خیلی زحمت کشیدن براش. و با تغییرات افراد، سیستم های مدیریتی و سیاسی هم ارزشش اصلا کم نمیشه، چون با پارتی بازی به دست نیومده.

📍گفت یعنی چی میخوای بگی؟

گفتم فکر کن و ببین اگه توی اسباب و ابزار موفقیتت، فقط کت و کمربند داری، احتمال اینکه توی سبد بازرسی هزارتا حرف و حدیث روش بذارن،خیلی زیاده. یعنی همش باید در معرض آسیب باشی و موفقیت پایدار معنایی نداره.

*یه سوال مهم از خودت بپرس؟ من چه مهارت و توانمندی متفاوتی دارم که دیگران باید برای اون بیام سراغم و پیگیرم باشن، تا به موفقیت پایدار برسم. و شاید دیگه خیلی نیازی به بازرسی و دستگاه “ایکس ری” نداشته باشه؟ این همون چیزی هست که بهش میگن مزیت رقابتی پایدار و کمتر فرد و سازمانی به این درجه میرسه.*

توی سالن اعلام کردن جهت سوار شدن به هواپیما، به خروجی شماره 15 مراجعه فرمایید.

📍یهو گفت به نظر شما اگه همون کت، کیف و موبایلی که همه دارن، برای یه عده ای خیلی گرون و متفاوت باشه، اونوقت چی؟ یعنی میخوام بگم اگه یه آدمی پیدا بشه که از یک مهارت و دانشی که همه دارن؛ مقدار بیشتر و ارزشمندی داشته باشه، چی؟ موفقیت پایدار نصیبش میشه؟

*اگه شما بودید، چه جوابی بهش میدادین؟*

نویسنده: دکتر علیرضا کوشکی جهرمی عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبائی

آذرماه 1401

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *