به منظور مدیریت موثر و استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات، پیش از هر چیز لازم است که با روند تحول نقش و کاربرد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان ها بیشتر آشنا شویم. طبیعی است که شرکت ها خواستار دقت و بلندنظری بیشتری در سرمایهگذاریهای سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات خود هستند. وضعیت موجود آنها ریشه در تصمیمات و اقدامات غیراستراتژیک و کوتاهمدت دیروز آنها دارد. شاید برخی از آنها آرزو کنند که از نو برای سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات برنامهریزی کنند. اما متاسفانه وجود سیستمهای قدیمی به ما یادآوری میکند که چنین آرزوهایی دور از واقعیت است و سیستمها و سختافزارهایی که اکنون به ما به ارث رسیده است، حاصل همان رویکردهای کوتاهمدت و غیراستراتژیک بوده است.
بخوانید: نگرش استراتژیک به سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
مقدمه
بسیاری از بانکها، شرکت های بیمه و سازمان های بزرگ ملی و جهانی، هنوز به سیستمهایی وابسته هستند که برای اولین بار نزدیک به 20 تا 30 سال پیش ایجاد شدهاند. این را هم میدانیم که چیزی که دیروز سبب موفقیت ما شده است، لزوماً در آینده عامل موفقیت ما نخواهد بود، مگر آنکه قابلیتها و دانش ما در طول زمان رشد و توسعه یافته باشد. یادگیری از تجربیات گذشته اعم از موفقیتها و شکستهای کسب شده، بخش مهمی از رویکرد استراتژیک میباشد. ارل (Earl) نکتهای را در پژوهشهای خود متذکر شده است مبنی بر این که، قابلیتهای نهفته در فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی بیشتر از طریق تجربه و سعی و خطا بدست آمده، و هرگاه سازمانها با چالشی مواجه شدهاند مجبور به یافتن راهکاری برای رفع آن بودهاند. بدین گونه مدیریت سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات به طور مرتب در حال یادگیری است.
نیروهای متعددی بر پیشبرد و تحول کاربرد فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی در سازمان ها موثر بودهاند. ارتباط و وزن هر یک از آنها در طول زمان متفاوت بوده است، همچنین از سازمانی به سازمانی دیگر، این نیروها متفاوت بودهاند. نیروهایی مانند قابلیتهای فناوری، اقتصاد فناوری، کاربردهای در دسترس و امکان پذیر آن، مهارتها و تواناییهای موجود در داخل سازمان یا بیرون سازمان برای توسعه و ایجاد کاربردها؛ مهارتها و تواناییهای موجود در سازمان برای بکارگیری کاربردها و فشار بر سازمانهایی خاص و یا بر صنعتی خاص برای بهبود عملکرد خود؛ بخشی از نیروهای شناخته شدهای هستند که بر این تحول و سیر پویا تاثیر بسزایی گذاشتهاند. نیروهای مهم تاثیرگذار بر رشد کاربرد فناوری اطلاعات از دیدگاه وارد و پپارد (2002) به شرح زیر می باشد:
- قابلیتهای فناوری
- اقتصاد فناوری
- کاربردهای در دسترس و امکان پذیر فناوری
- مهارتها و تواناییهای موجود برای توسعه و ایجاد کاربردها
- مهارتها و تواناییهای موجود در سازمان برای بکارگیری کاربردها
- فشار بر سازمانهایی خاص و یا بر صنعتی خاص برای بهبود عملکرد خود
سیر تحول کاربرد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
سیستمها و فناوریهای اطلاعاتی از بدو ورود خود به دنیای سازمانها و کسبوکارها، سیر تحول و تغییر پرشتابی را داشتهاند. این تغییر و تحول شتابان را از چند منظر میتوان مورد مداقه قرار داد. نخست از منظر کاربردها و کارکردهایسیستمها و فناوریهای اطلاعاتی در سازمان و سپس از منظر تحولات فناورانه (تکنولوژیک) مرتبط و یا تغییر در نقش واحد فناوری اطلاعات در سازمانها. شناخت این سیر تحول به ما کمک خواهد کرد تا بتوانیم روند و سیر بلوغ سازمانها در کاربرد فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی را بهتر درک کنیم. در این قسمت سیر تحول فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی از منظرهای متفاوت به طور اجمالی معرفی میشود. سیر تحول تکنولوژیک و سختافزاری در این حوزه را میتوان به پنج دوره به شکل زیر تقسیم کرد:
سیرتحول زیرساختها و معماری فناوری اطلاعات
در روزهای نخستین بکارگیری کامپیوتر در سازمان، معماری اصلی متشکل از دو جزء اساسی کامپیوترهای مینفریم و پایانههای متصل به آن بود اما این معماری در طی سال ها و با توسعه زیرساخت ها و فناوری ها تغییر نمود به طوریکه در دهه 80 میلادی معماری رایج سیستمهای کامپیوتری شخصی توزیع شده بود و در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی به صورت سیستمهای کامپیوتری خدمت دهنده/خدمت گیرنده (سرور/کلاینت) در آمد و اکنون نیز با معماری پیچیدهتری روبرو هستیم که از امکانات شبکه اینترنت و سیستمهای کامپیوتری خدمت دهنده/خدمت گیرنده به نحو مناسبی استفاده میکند. سیر تاریخی تحول در معماری فناوری اطلاعات در سازمانها در شکل زیر نشان داده شده است:
اعصار سیستمهای اطلاعاتی
کاربردها و کارکردهای سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان ها نیز دچار تحول و تغییر شده است. از این منظر سه عصر متفاوت قابل شناسایی است. وارد و پپارد (1990) این سه عصر را “عصر پردازش دادهها”، “عصر سیستمهای اطلاعات مدیریت” و “عصر سیستمهای اطلاعات استراتژیک” نامگذاری کردهاند. اهداف اساسی بکارگیری سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در هر یک از این اعصار متفاوت است. در عصر پردازش دادهها، هدف، بهبود کارآیی عملیاتی بوسیله اتوماسیون فرآیندهای اطلاعات و داده محور بود. در عصر سیستمهای اطلاعات مدیریت، هدف افزایش اثربخشی مدیریت بوسیله فراهم نمودن اطلاعات و برآوردن نیازهای اطلاعاتی مدیران برای تصمیمگیری بود، برخی از صاحبنظران (گالیرز و سیموگی، 1987) نام عصر “خدمات مدیریت” را بر این دوره نهادهاند. در سومین دوره، یعنی عصر سیستمهای اطلاعات استراتژیک، هدف سازمان ها از بکارگیری سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات، بهبود و ارتقاء رقابت پذیری از طریق تغییر در الگو و ماهیت اداره کسب وکار بوده است. ویژگیهای هر یک از اعصار در جدول زیر نشان داده شده است:
سیر تحول در طراحی و توسعه سیستمهای اطلاعاتی
تغییر و تحول در سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات تنها مختص به سختافزارها، نرمافزارها و کاربردهای آن در سازمانها نبود، بلکه روش ها و رویکردهای طراحی و توسعه سیستمهای اطلاعاتی نیز دچار تغییراتی گردید. در ابتدای طراحی و توسعه سیستمها، با رویکردی مهندسی و نگرشی کارکردگرا و ساختارمند مواجه بودیم، ولی برخی از پژوهشگران دوراندیش مانند کلارک، لند و مامفورد در انگلستان، آگارین در آمریکا، اندرسون در دانمارک، سیبورا در ایتالیا و دیگران، با زیرسوال بردن رویکردهای تقلیلگرا و مهندسی در طراحی سیستمها، رویکردهای نوین و جدیدی را برای خلق و طراحی سیستمهای اطلاعاتی ابداع نمودند. ویژگی مشترک آنها توجه و تمرکز بیشتر به مسائل انسانی و اجتماعی در هنگام طراحی و توسعه سیستمها بود. آنها تاکید داشتند که سیستمهای اطلاعاتی، سیستمهای مهندسی و کارکردگرا نیستند و نباید آنها را تنها از رویکرد سخت یا مهندسی نگریست بلکه سیستمهای اطلاعاتی، سیستمهایی اجتماعی و متشکل از انسانها هستند که در محیط و زمینه سازمان طراحی و توسعه مییابند و در نهایت در همین محیط نیز کار میکنند. خلق روش هایی مانند اتیکس، دیدگاه چندگانه و بکارگیری روش های «برنامهریزی تعاملی» ایکاف و «روششناسی سیستمهای نرم» چکلند در تحلیل و طراحی سیستمها شاهدی بر این مدعا هستند.
سیر تحول در نقش واحد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
نقش واحد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان ها نیز در چند دهه اخیر دچار تحولات بسیاری شده است. تغییر در نقش و وظایف واحد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات ذیلاً به اجمال نشان داده شده است.
کارکردها و وظایف سنتی سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
- مدیریت توسعه سیستمهای اطلاعاتی و مدیریت پروژه سیستمها
- مدیریت عملیات کامپیوتری از جمله مدیریت مرکز کامپیوتر
- استخدام، آموزش و توسعه مهارتهای سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
- ارائه خدمات فنی
کارکردها و وظایف جدید سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
- برنامهریزی و طراحی سیستمهای اطلاعاتی استراتژیک ویژه
- برنامهریزی، توسعه و کنترل زیرساخت
- بکارگیری اینترنت و تجارت الکترونیک در کسبوکار
- مدیریت یکپارچگی سیستم شامل اینترنت، اینترانت و اکسترانت
- آموزش مدیران غیرفناوری اطلاعات سازمان درباره فناوری اطلاعات
- آموزش کارکنان سیستمهای اطلاعاتی درباره کسبوکار
- پشتیبانی از کار کاربران نهایی
- مشارکت با مدیران ارشد کسبوکار
- مدیریت برون سپاری
- بکارگیری دوراندیشانه و پویای دانش فنی و کسبوکار با هدف خلق ایدههای نوآورانه در زمینه فناوری اطلاعات
- ایجاد مشارکتهای کسبوکاری با پیمانکاران و واحدهای سیستمهای اطلاعاتی دیگر سازمان ها
سیر تحول سازمان در بکارگیری فناوری اطلاعات
نولان و گیبسن (1979) برمبنای تحلیلهای صورت گرفته در خصوص بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان های بزرگ آمریکا در دهه 70 میلادی، الگوی تکاملی چهار مرحلهای را معرفی کردهاند. آنها نشان دادند که بیشتر سازمانها مراحل و تجربیات مشابهی را در مسیر حرکت به سمت بکارگیری فناوری اطلاعات از سر میگذارنند. نولان بعدها دو مرحله دیگر به این الگو افزود و «الگوی شش مرحلهای رشد» را بنیان نهاد. این الگو به متدولوژی نولان و نورتون هم معروف است و تا سال ها به عنوان پایهای برای تحلیل سیستمهای اطلاعات استراتژیک مطرح بود. در این الگو سازمان ها مراحل زیر را در رشد و توسعه بکارگیری فناوری اطلاعات طی میکنند.
مرحله نخست-آغازین: استفاده ابتدایی از کامپیوتر برای برآوردن نیازهای اولیه و جایگزین نمودن آن به جای سیستمهای دستی؛ مانند، پردازش واژه (تایپ)، تهیه فهرست حقوق و دستمزد و عملیات حسابداری؛ در این مرحله تمرکز بر سیستمهای عملیاتی بوده و عملیات به صورت متمرکز در مرکز کامپیوتر انجام میشود.
مرحله دوم- گسترش (سرایت): رشد سریع در بکارگیری قابلیتهای فناوری اطلاعات، بدون توجه به مزایای مالی و هزینههای آن. در این مرحله میزان و دامنه تقاضاها و انتظارات کاربران جهت دستیابی به منافع حاصل از نرمافزارها و سیستمهای اطلاعاتی به طور فزایندهای افزایش مییابد و تلاش عمده واحد کامپیوتر بر جلب رضایت تمامی کاربران استوار است. در چنین شرایطی سیستمها به سمت ارتباط برخط و مستمر سوق داده میشوند و شاهد رشد بسیار زیاد هزینههای فناوری اطلاعات هستیم، در حالیکه کنترل اندکی بر این مصارف و مخارج میشود.
مرحله سوم-کنترل: مدیران ارشد از شاخصهای کنترلی برای کاهش ریخت و پاشها و هزینهها استفاده میکنند. همچنین رویههای برنامهریزی رسمی به منظور سرمایهگذاری بر فناوریهای نوین استفاده میشود. در پاسخ به درخواست های مدیریت مبنی بر کنترل هزینه و مدیریت بر خروجیهای پروژهها؛ برنامهها، روش ها و استانداردهایی تدوین میشود. در این مرحله با مجموعهای از نرمافزارها و سیستمهای اطلاعاتی ناتمام و کاربران ناراضی روبرو هستیم؛ توجه به برنامهریزی و کنترل از پیامدهای این مرحله است.
مرحله چهارم- یکپارچهسازی: در این مرحله رویههای برنامهریزی مورد بازنگری واقع میشوند و پیشنهادهای توسعه و بکارگیری فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی، با توجه به استراتژیها و اهداف شرکت اولویتبندی میشوند. در این مرحله توجه همه به سوی برنامهریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی جلب میشود و نیاز به آن برای شرکت کاملاً نمایان میشود. هزینه زیادی بابت یکپارچهسازی سیستمها صرف میشود و نقش واحد کامپیوتر از یک مرکز پاسخگویی به مشکلات کاربران، به تولیدکننده و ارائه دهنده خدمات متنوع اطلاعاتی تغییر مییابد. در این مرحله بکارگیری کامپیوترها تنها برای پردازش دادهها نیست، بلکه بکارگیری آنها به خلق و انتشار اطلاعات و دانش منجر میشود.
مرحله پنجم- مدیریت دادهها: در این مرحله از رویههای موثرتر و کارآمدتری برای مدیریت جریان دادهها و اطلاعات در سطح سازمان استفاده میشود. نیازمندی های اطلاعاتی بیش از پردازش دادهها به ساختار و سبد نرمافزارهای سازمان سروسامان بخشیده و اطلاعات در گستره سازمان به اشتراک گذاشته میشود. از تواناییهای مدیریت پایگاههای اطلاعاتی، در جهت درک ارزش اطلاعات و به اشتراک گذاشتن آن میان کاربران استفاده میشود.
مرحله ششم- بلوغ: تمامی برنامهها و سیستمهای مورد نیاز به کارگرفته میشوند و شبکه اطلاعات، شرکت را قادر میسازد تا به نحو موثر و کارآیی، اطلاعات را در تمام سطوح سازمان توزیع و منتشر سازد. برنامهریزی و توسعه فناوری اطلاعات در تعاملی نزدیک با توسعه کسب وکار سازمان هماهنگ میشود. در واقع در این مرحله است که نقش فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی مبدل به پیشرانه استراتژیک میشود. نمودار زیر مراحل رشد پردازش دادهها را نشان میدهد. محور عمودی در این نمودار، میزان هزینهها و سرمایهگذاری بر فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی را مشخص میسازد.
گذر از مراحل 1 تا 3 به 4 تا 6، سازمان را از مرحله مدیریت کامپیوترها به مدیریت دادهها ارتقاء میدهد. باید توجه داشت که هر یک از شرکتها در مراحل مختلفی از این شش مرحله قرار دارند، و هر شرکت باید متناسب با نیازها، نوع کسب وکار، استراتژیها و منابع موجود، مرحله مناسب خود را شناسایی کند.
گذر از مراحل 1 تا 3 به 4 تا 6، سازمان را از مرحله مدیریت کامپیوترها به مدیریت دادهها ارتقاء میدهد. باید توجه داشت که هر یک از شرکتها در مراحل مختلفی از این شش مرحله قرار دارند، و هر شرکت باید متناسب با نیازها، نوع کسب وکار، استراتژیها و منابع موجود، مرحله مناسب خود را شناسایی کند. اگر چه در دهه 80 میلادی بدلیل عدم وجود شواهد عینی و تجربی از ارزش الگوی نولان به عنوان راهنمایی برای مدیران و استراتژیستها کاسته و انتقاداتی بر آن وارد شد، اما همچنان الگوی مفهومی سادهای را در خصوص چگونگی توسعه و رشد فناوری اطلاعات در سازمانها در اختیار تحلیلگران قرار میدهد. در سال های بعد این الگو دوباره مورد بازنگری قرار گرفت و سه مرحله جدید بدان اضافه شد. مرحله هفت، زیرساخت کارکردی؛ مرحله هشت، رشد متناسب و مرحله نهم، واکنش سریع نام نهاده شدهاند. (نولان و کوت، 1992). جدول زیر ویژگیهای مراحل جدید رشد از چهار منظر سبد کاربردها، منابع فناوری اطلاعات، مدیریت فناوری اطلاعات و تشکل کاربران (الگوی بازنگری شده در سال 1992) را نشان میدهد.
مراحل رشد (جدید) | سبد کاربردها | منابع فناوری اطلاعات | مدیریت فناوری اطلاعات | تشکل کاربران | |
7 | زیرساخت کارکردی | مهندسی مجدد فرآیندها برای توسعه کارکردهاتغییر تمرکز از یکپارچگی سیستمها به یکپارچگی ماژولهای منعطف تغییر به معماری خادم/مخدوم بهروز | فناوری: تغییر و حرکت مداوم به محیط خادم/مخدوم افزایش لایههای زیرساختاستفاده از پلتفرمهای باز مانند اینترنت و اینترانتایجاد یکپارچگی میان نرمافزارهای اتوماسیون اداری و سیستمهای سازمانی سازمان فناوری اطلاعات: از سه کارکرد اصلی تشکیل یافته است: دفتر معماری، که استانداردها و معماری کسبوکار و فناوری اطلاعات را مدیریت میکندتوسعه نرمافزار، جایی که ماژولهای کاربردی سازمان با سرعت و هزینه پائین، توسعه مییابند. مرکز زیرساخت، که ممکن است برونسپاری شده باشد.نشانههای برونسپاری عملیات و پشتیبانی سیستمهای قدیمی مشاهده میشود.کاربران نهایی: اقدام به توسعه ماژولهای مورد نیاز خود میکنند و وظیفه کارکنان فناوری اطلاعات پشتیبانی در مواقع لزوم از آنهاست. | مدیر ارشد در فعالیتهای فناوری اطلاعات به طور فعال مشارکت داده می شود.فشار بر واحد فناوری اطلاعات برای ساخت و توسعه ماژولهای خاص برای واحدهای کسبوکار زیاد میشود.نیاز به حمایت مدیر ارشد از توسعه زیرساخت کارکردی زیاد میشود. | کاربران به سطح بالایی از بلوغ فناوری اطلاعات رسیدهاند.آنها میتوانند نیازهای کسبوکار را به راهکارهای فناوری اطلاعات ممکن پیوند بزنند. |
8 | رشد متناسب | سیستمهای قدیمی از دور خارج شده اند و زیرساخت کارکردی سازمان و ماژولهای سازمانی مورد استفاده همه کاربران هستند.لایه برنامه های کاربردی (سمت کلاینت) گسترش زیادی می یابد.مدیریت این لایه برای حفظ یکپارچگی محیط و پلتفرم سازمانی حیاتی است. | فناوری: تمامی سیستمها به فناوری خادم/مخدوم منتقل میشوند.سرورهای بیرونی (در اینترنت) مورد استفاده وسیع قرار میگیرند.سازمان فناوری اطلاعات: مراکز زیرساخت و توسعه نرمافزار یا برونسپاری شدهاند و یا به مراکز درآمد تبدیل شدهاند.همکاری میان واحد فناوری اطلاعات و تامینکنندگان بیرونی برای ساخت و توسعه نرمافزارها به کمک یکدیگر گسترش مییابد.کارکنان فناوری اطلاعات: توسعه برنامههای کاربردی لایه کاربردها به میزان زیادی توسط خود کاربران انجام میشود.متخصصان فناوری اطلاعات به کاربران برای استفاده و انتخاب ابزارهای مناسب پشتیبانی میرسانند. | به دلیل هزینههای زیرساختها، صرفهجویی به مقیاس برای سرمایهگذاری فناوری اطلاعات در نظر گرفته میشود.مدیران ارشد از معماری کسبوکار و فناوری اطلاعات برای کنترل و هدایت شرکت استفاده میکنند. | کاربران به خوبی از نحوه استفاده از زیرساخت شرکت برای انجام کارهایشان آگاه هستند. |
9 | واکنش سریع | لایه های بالای برنامه های کاربردی به سرعت و سهولت ساخته می شوند.سبد کاربردهای گسترش چندانی نمییابد، اما تغییرات سریع برای همخوانی با نیازهای کسبوکار در آن اتفاق میافتد. | فناوری: تمامی سبد کاربردها از سخت افزار مستقل هستند.زیرساختهای فنی به طور کامل استاندارد و برونسپاری شده.رابط کاربری بیرونی سازمان استاندارد شده و در محیطی مانند اینترنت انجام میشود.سازمان فناوری اطلاعات: ممکن است که فناوری اطلاعات به چندین واحد درآمدزا تقسیم شوند.کارکنان فناوری اطلاعات: وظیفه آنان پشتیبانی از توسعه کاربردها توسط کاربران و ایجاد یکپارپگی میان سرورهای داخلی و خارجی برای تامین اطلاعات مورد نیاز سازمان است. | مدیران ارشد اکنون خود جزئی از تیم تصمیم گیرنده در خصوص معماری فناوری اطلاعات وکسب وکار هستند.تمرکز آنها بر فرآیندهای کلیدی شرکت است. | توسعه ماژولها و کاربردهایی مبتنی بر زیرساخت سازمان برای انجام امور کسبوکار، اکنون یک فعالیت رایج در نزد کاربران است.سرعت نیاز به توسعه کاربردها، مبتنی بر فرصتهای کسبوکار سبب میشود که کاربران حتا بدنبال کمک متخصصان فناوری اطلاعات نروند و خود آنرا انجام دهند. |
سطوح بلوغ فناوری اطلاعات
سطح بلوغ فناوری اطلاعات در سازمان در حقیقت تواناییهای سازمان در کاربرد و یکپارچهسازی فناوری اطلاعات، کاربرد استراتژیک فناوری اطلاعات و تواناییهای کارکنان در بکارگیری فناوری اطلاعات است. سازمانها شش مرحله را در مسیر بلوغ خود طی میکنند.
یک- غیرکاربردی: در این سطح، سازمان در جهت پشتیبانی فرآیندهای خود از فناوری اطلاعات بهره نمیبرد و هیچ تجربهای از کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان وجود ندارد.
دو- موقعیتی: در این سطح سازمان استراتژی خاصی در کاربرد فناوری اطلاعات نداشته و کاربرد آن وابسته به اشخاصی که نیازهای سختافزاری و نرمافزاری را برآورد کنند و درک کمی از ارزش و پتانسیل فناوری اطلاعات دارند وابسته است.
سه- واکنشی: در این سطح بکارگیری و پیادهسازی فناوری اطلاعات در سازمان توسط رقبا و فروشندگان نرمافزار مدیریت و هدایت میشود و در حقیقت کاربرد فناوری اطلاعات بر اساس فشار فناوری و رقبا جلو میرود و سرمایهگذاریهای فناوری اطلاعات در سازمان بنابه درخواست های بیرونی صورت میگیرد.
چهار- طراحیشده: سازمانی که در این سطح قرار دارد، برنامه تقریباً مشخصی برای سرمایهگذاری بر روی فناوری اطلاعات دارد. این برنامه سرمایهگذاری بر اساس نیازهای سازمان بنا نهاده شده است. در این سطح سازمان به درکی از مزایای فناوری اطلاعات دست یافته است.
پنج- استراتژیک: سازمان هایی که در این سطح قرار دارند فناوری اطلاعات را به عنوان بخشی از استراتژی کسبوکار خود در نظر میگیرند و از فناوری اطلاعات به منظور تحلیل و بهبود فرآیندهای کسبوکار خود استفاده کرده و ساختار سازمان در جهت کارآیی بیشتر فناوری اطلاعات تغییر میکند. در این سطح کاربرد فناوری اطلاعات کاملاً استراتژیک و موجه است.
شش- یکپارچه: در آخرین سطح بلوغ، فناوری اطلاعات در فعالیتهای سازمان نقش اساسی را بازی میکند. تمرکز بر بکارگیری فناوری اطلاعات به عنوان یک مزیت رقابتی فراسازمانی شناخته شده و تغییرات در ساختار سازمانی و رویههای کاری را باعث میشود.
جمع بندی
در این مقاله تلاش شد تا با بررسی اجمالی سیر تحول و تطور فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی در سازمانها و کسبوکارها، برداشتی کلی از روند و رشد در این قلمرو بدست آوریم. فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی با شتابی بالا در حال تغییر و تحول است، این تغییرات پرشتاب وجوه متفاوتی از آن را در برمیگیرد، همچون تغییر در نقش و کارکردهای آن در سازمان ها که از کارکردی تنها برای مکانیزه کردن فعالیت های روتین حسابداری و تهیه و نگهداری فهرست حقوق و دستمزد به ابزار و سلاحی استراتژیک برای خلق و حفظ مزیت رقابتی و بهبود و باز مهندسی فرآیندهای کسبوکار مبدل گشته است. این سیر تکاملی در وجوه دیگری نیز مانند تغییر در شرح شغل و وظایف مدیر و کارکنان واحد فناوری اطلاعات نیز خود را نشان داده است و سازمانها با ماهیتی گسترش یافته و متفاوت از پردازش دادهها در روزهای نخستین ورود کامپیوتر به کسب وکار و سازمان ها روبرو هستند. از منظری دیگر زیرساختها، فناوریها و معماری فناوری اطلاعات نیز از سیستمهای کامپیوتری مینفریم (Mainframe) متمرکز به معماری خادم/مخدوم (Client/Server) نامتمرکز با استفاده گسترده از کامپیوترهای شخصی، شبکه اینترنت و ابرها تغییر یافته است.
صاحبنظران سه عصر یا دوره متفاوت در کاربرد سیستمهای اطلاعاتی در سازمانها را تفکیک نمودهاند. عصر پردازش دادهها، عصر سیستمهای اطلاعات مدیریت و عصر سیستمهای اطلاعات استراتژیک سه نوع تلقی متفاوت از کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان ها است که با رشد اجزاء مختلف فناوری اطلاعات در طی سالها شکل گرفتهاند. با مطرح شدن مباحثی مانند مدیریت استراتژیک و مدیریت سیستمها و همچنین مفهوم مزیت رقابتی توسط پورتر و کاربرد این مفاهیم در برنامهریزی و مدیریت جامعتر و بلندنظرانهتر فناوری اطلاعات، نوع نگاه جدیدی به این قلمرو در سال های اخیر شکل گرفته است. بررسی این نگرش جدید موضوع مقاله بعدی میباشد.
برگرفته از کتاب استراتژی سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات نوشته دکتر سیدمحمد اعرابی و دکتر حسین حقیقت ثابت